امروز بیدار شدم با همسر صبحانه نوش جان کردیم. بعد که داشت میرفتم رفتم سراغ ادامه ی خواب.گفتم ۸:۱۵ زنگ بزن خونه که بیدار شم. زنگ زد. بیدارم کرد. میخواستم تمرین سه تار کنم. روند قشنگی تو درس امروز پیدا کردم و یادش گرفتم. البته شاید لازم باشه یکی دو بار دیگه بزنمش که هوب و بی وقفه از اب در بیاد. بوی غذام داره میاد. برم ناهار بخورم تا نسوخته