تنهام.همین
گفت هروقت بخوای پای حرفات میشینم.نشست.سبک شدم.ولی بازم تو زندگیم پررنگ شد.واسه اینکه من هنوز یاد نگرفتم تو حال زندگی کنم.حالم بهم خورد از بس با گذشته شاد شدم.از بس با گذشته غمگین شدم.بابا یه بار بفهم واسه همیشه.گذشته تموم شد.اینو بفهم.
تازه شروع کرده بودم به زندگی.داشتم درسمو میخوندم.بعد چند سال سروکلش پیدا شد.گفتم که دوستش داشتم.باز زندگیمو ریخت بهم و رفت.کاش میذاشتی این بار قصمون تموم بشه.حالم خیلی بده.خیلی.
داشتم در مورد دکتر حسابی میسرچیدم که این مطلبو دیدم:
عکسی نیز در این باره منتشر شده که دکتر و انیشتین را در کنار هم نشان می دهد ولی در واقع فردی که در کنار انیشتین دیده می شود گودل، ریاضی دان مشهور است.
به این بلاگ هم سر زدم:
http://agbank.blogfa.com/post-34.aspx
جالب بود.عکس زیر بود با متن پست قبلی من.
از هم اتاقیم یه مجموعه داستان کوتاه گرفتم.دوتاشو خوندم خوشم نیومد.از یه دوست دیگه یه کتاب گرفتم از هاینریش بول.تا صفحه شصتشو خوندم.حالم به هم خورد.اه.تا شنبه که کتابخونه باز میشه باید دق کنم از بی کتابی.
دمش گرم.خردمندی رو میگم.بازیکن تیم ملی بدمینتون.الان دارم بازیو میبینم.حریفش خیلی ازش سره ولی انصافاً خوب داره میجنگه.گیم دوم رو برد.
اونشب با بروبچ رفتیم بیرون.خیلی خوش گذشت.امروز عکسامونو دیدم. خیلی بی کیفیت بودن ولی مهم خاطره ی اونشبه.وقتی برگشتیم انقدر خسته(و در عین حال سرخوش) بودم که کلاً قولمو یادم رفت ولی امروز فرانسه خوندم.چسبید.انصافاً خیلی زبون خوشکلیه. راستی نمیدونم منظور مریم از این رفتاراش چیه.اصولاً عادت ندارم سرمو بکن تو زندگی کسی، و خوشم نمیاد از کسی سوال کنم در مورد چیزایی که به خودش مربوطه.واسم جابه و عجیب، که اون نه تنها از خودم،که از دکتر هم درمورد من پرسیده،و از همه جالبتر اینکه اصلاً سعی نمیکنه اینو پنهان کنه.تازه اومده باز از من سوال میکنه و وقتی جواب دلخواهشو نمیشنوه میگه از دکتر پرسیدم.اونم این جوابو داد که...
خلاصه ...بگذریم.بگذریم.بعضی آدما هیچ وقت بزرگ نمیشن.بیخیال.*
دلم میخواد برم بدرسم.خدایا من فقط امیدم به توئه.تو که میدونی تو چه شرایطی بودم و فقط به تو امید داشتم و اطمینان.بازم همینه.قربونت برم.تو مسیرمو هموار کن. من حاضر نیستم از رویاهام دست بردارم. من عقب نشینی نمیکنم چون اکنونمو ساده بدست نیاوردم.من لیاقت اینو دارم که به اونجایی برسم که رویاشو دارم.
*پ.ن:این حرفا به این معنی نیس که خوبیهای مریمو نمیبینم. به قول فلورانس: مریم جون، به خدای درونت درود میفرستم.