همین عست که عست

۲۸ مطلب در فروردين ۱۳۹۴ ثبت شده است

گلدان ما کم جونی فقر آهن داشت

آخ جون. امروز یه اتفاق خوشکل افتاده. اونم اینکه یکی از گلدونام که خیلی حالش بد بود، الان جالش خیلی خوبه. دم همسر گرم که دیشب از این گل قطع امید نکرد و بهش کود آهن داد و خاک برگ هم بهش اضافه کرد. من راستش نظرم این بود که باید قبلا اینکارا رو میکردیم. و اینکه خب ممکنه الان هم جواب بدن ولی باورم نمیشد به این زودی. داشتم تلفنی و با ذوق واسه مامان تعریف میکردم که ایشون فرمودن بله دیگه. مث آدم. به آهن نیاز داره. چقد بگم قرصای آهنتو بخور. !!!!!!! من این وسط چیگارم آخه. موضوع گل بود. عجبا.

۱۶ فروردين ۹۴ ، ۱۲:۰۴ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
شادان ....

خوشحالم

امروز بیدار شدم با همسر صبحانه نوش جان کردیم. بعد که داشت میرفتم رفتم سراغ ادامه ی خواب.گفتم ۸:۱۵ زنگ بزن خونه که بیدار شم. زنگ زد. بیدارم کرد. میخواستم تمرین سه تار کنم. روند قشنگی تو درس امروز پیدا کردم و یادش گرفتم. البته شاید لازم باشه یکی دو بار دیگه بزنمش که هوب و بی وقفه از اب در بیاد. بوی غذام داره میاد. برم ناهار بخورم تا نسوخته

۱۶ فروردين ۹۴ ، ۰۸:۳۸ ۹ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
شادان ....

درخواست کن

واقعا فرقی نمیکنه خواسته چیه. کافیه بخوای تا از راه غیرمنتظره ای جواب بگیری. تو حفظ کردن دستان ها خیلی مشکل داشتم. البته در مورد سیم دوم. خیلی جالبه. یه دفه یه راهی به ذهنم رسید. امتحانش کردم. دیدم جواب میده. همه رو یاد گرفتم به راحتی. حالا باید نواختنشو تمرین کنم.  

۱۵ فروردين ۹۴ ، ۱۴:۴۴ ۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
شادان ....

قانون

طبق قانون جذب به هرچیزی که بیشتر توجه کنی بیشتر ازش بهت برمیگرده. من که اینا رو میدونم چرا تو وبگردیام اطلاعات حوادث تلخ رو میخونم. یا چرا وقتی کمکی لزم برنمیاد تو دعوای مزخرف و مداوم همسایمون با شوهرش، چرا یه جوری خودمو مشغول نمیکنم که ذهنم درگیرشون نشه؟ چرا واقعا؟ مگه من واسه خودم  شادی نمیخوام و واسه بقیه؟

تصمیم بگیر. یک بار واسه همیشه تصمیم بگیر که فقط به خوبیها اجازه ی ورود بدی. خلاف خوبیها رو اگه میتونی کمک کنی، و اثر خوب بگذاری خوبه بدونی. درغیراینصورت اصلا کمک نمیکنه که دنیای بهتری بسازی

۱۵ فروردين ۹۴ ، ۰۷:۰۴ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
شادان ....

یکم خجالت بکشین

سلا. واقعا وبلاگ جالبی داری. خوشحال میشم به منم سر بزنی

یا

خیلی قشنگ مینویسی. بیا آپدیتم.

یا چرندیاتی از این دست حالمو بد میکنن. انقد بدبخت بازدید نباشین تو رو خدا. اه اه اه. 

الکی هم از کسی که دو ثانیه هم تو وبش نبودین تعریف و تمجید نکنین

۱۵ فروردين ۹۴ ، ۰۶:۵۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
شادان ....

....

عجب تعطیلات مفیدی! سازم ذو گذاشتم جلوم و به این فک میکنم که چه زود تعطیلات گذشت و من تمرین نکردم. فردا هم خیلی شاد باید برم کلاس! ضمنا چند روزه باید یه متن رو واسه همسر ترجمه کنم. نمیدونم چجوری به همش برسم امروز. یک ساعت ساز تمرین کردم. هنوز خوب یاد نگرفتم دستان ها رو. فک کنم بهتره اول یک نسکافه میل کنم و بعد هم یکم برم سراغ ترجمه ی همسر. و بعد برگردم به ساز نازنین

۱۵ فروردين ۹۴ ، ۰۶:۳۷ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
شادان ....

...

خوشحالم. شاگردی پیدا کردم که یه نابغه است. 

۱۵ فروردين ۹۴ ، ۰۲:۰۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
شادان ....

حس شکست

کلی حرف زدیم. در مورد این حسی که نمیخوام بازم باشه. و الان امیدوارم و آروم

۱۳ فروردين ۹۴ ، ۰۷:۴۸ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
شادان ....

مدیریت ضعیف

خب متاسفانه بعد از سی سال زندگی، هنوز یاد نگرفتم که زندگیمو مدیریت کنم. هرروز که خواب بیدار میشم فقط حس بد میگیرم واسه اینکه سر ظهره. از خودم شاکی میشم. از اینکه زندگیمو دارم هدر میدم. ولی بازم همین آش و همین کاسه. کی درست میشم من؟

۱۳ فروردين ۹۴ ، ۰۶:۳۲ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
شادان ....

کوچولوی من

قراربود اینجا چیزایی که جذب میکنم رو بنویسم. امروز صبح داشتم به این فکر میکردم که کاش یه تقویم رومیزی واسه ۹۴ داشتم. همین الان همسر یه تقویم رومیزی و دوتا سررسید داد بهم. جالب بود واسم.آخ که چه حالی میده اگه همه چی همینجوری جورشه. به به

۱۲ فروردين ۹۴ ، ۱۴:۱۷ ۸ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
شادان ....