یعنی انقد از این فازای روشنفکری الکی حرصم میگیره. از اینایی که فک میکنن روشنفکری یعنی دپ بودن . و چارتا کتاب میزنن زیر بغلشون و ادعا میکنن که بعععله.همیشه ماها که بیشتر میفهمیم تنهاتریم. و بعععله. کسی درک نمیکنه عمق حرفای ما رو. دوست عزیز. این شونصدتا نویسنده ای که هرکدوم به نوعی به خوردمون دادن که ما چون بیشتر میفهمیم بیشتر رنج‌میبریم و این بهای فهم و روشنفکریه، باید یه نگا میکردن به امثال گاندی. که هم خوب میفهمید. هم رنج میبرد و هم تنها بود. ولی تریپ دپرسی برنمیداشت. سعی میکرد کاری کنه بقیه هم بفهمن تا از تنهایی در بیاد. تا کمتر رنج ببینه و کمتر رنج بکشه. و حالا منظورم حرکتهای بزرگ و جهانی نیس. ولی حداقلش اینه که تو خلوت خودمون‌ و زندگی شخصیمون کاری کنیم که میتونیم.بجای ادای اینکه. هیشکی ما رو نمیفهمه